كي واقعيت ها را درك نكرده روسيه يا غرب؟
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

بااوج گرفتن تنش ها ميان كشورهاي غربي و روسيه اكنون اين باور را تقويت مي بخشد كه جنگ سردي ديگري دراه است، بخصوص ان كه هريك از كشورهاي غربي و روسيه عليه همديگر خط نشان مي كشند و از موضع شان كوتاه نمي آيند. همين چند روز پيش برخي از كشورهاي غربي سخن از تحريم روسيه به دليل تصرف خاك گرجستان و شناسايي استقلال اوستياي جنوبي و ابخازي، به ميان آورده بودند و در مقابل روسيه تهديد كرده بود كه صدورنفت و گاز را به اروپا قطع خواهد كرد.

اكنون در آستانه تشکیل اجلاس اضطراری رهبران اتحادیه اروپا برای بحث درباره گرجستان، آقای مدودف رئيس جمهور روسيه هشدار داده است که روسیه آماده تلافی کردن هرگونه تحریمی است که اتحادیه اروپا ممکن است علیه این کشور به اجرا درآورد.همچنين رئیس جمهور روسیه  بارديگر تاكيد كرده است كه تصمیم روسیه در مورد شناسایی استقلال اوستیای جنوبی و آبخاز تغییرناپذیر است و   به اين دو جمهوري کمک های اقتصادی و نظامی خواهد کرد.

در آستانه تشکیل جلسه اضطراری اتحادیه اروپا، نشانه های فزاینده ای از وجود اختلاف نظر بین کشورهای مهم اروپایی نيز دیده می شود. گوردون براون، نخست وزیر بریتانیا در مقاله ای در هفته نامه بریتانیایی ابزرور، می نویسد نظر خصمانه روسیه به گرجستان مبین این است که روسیه، پس از فروپاشی شوروی هنوز با واقعیت های جدید در اروپا، خود را وفق نداده و توصيه كرده است كه كشورهاي اروپايي از وابستگی خود به نفت و گاز روسیه بکاهند. ولی دولت آلمان، هم روسیه و هم گرجستان را برای اقدامات یکجانبه آنها که موجب وخیم تر شدن وضعیت شده ملامت کرده است.

 هرچند كه گردون بروان گفته است كه روسيه پس از فروپاشي شوروي خود را با واقعيت هاي جديد اروپا وفق نداده است، اما سئوال اساسي اين است كه كشورهاي اروپايي تا چه اندازه قدرت و اقتدار بازيافته روسيه را درك كرده اند و اين قدرت در حال ظهور را در سياست ها و استراتژي هاي بين المللي شان گنجانده اند؟ واقعيت اين است كه برخلاف انتظار روسيه به سرعت قدرت تحليل رفته خود را پس از فروپاشي شوروي بازيافته است و به يك ابرقدرت جديد تبديل مي گردد، آيا كشورهاي اروپايي و امريكا چنين واقعيتي را پذبرفته اند؟ و ايا اين كشورها مي توانند چنين قدرتي را باوركنند؟

    بعد از سال های افول کمونیسم در روسیه  و عبور این کشور از بحران فروپاشی  به نظر می رسید که روس ها به زودی نخواهند توانست بر مشکلات وچالش های داخلی خود فائق آیند و به سادگی  این توان را به دست نخواهند آورد تا خود را به عنوان یک ابر قدرت جدید در نظام بین المللی مطرح نمایند. بسیاری از تحلیل گران مسائل روسیه بر این باور بودند که روسیه برای مطرح شدن به عنوان یک ابرقدرت جدید نیازمند عبور از یک دوره ی گذار است که در این دوره ی گذار،  کرملین باید مولفه ها و نهاد های سیاسی و اقتصادی ، حقوقی ، منافع ملی ، سیاست خارجی و غیره ی خودرا از نو تعریف وسازماندهی  نماید و بدین وسیله خود را به عنوان یک نظام تحول یافته با شرایط جدید حاکم بر نظام بین المللی وفق دهد. يعني درست همان انتظاري كه نخست وزير بريتانيا آقاي گردن بروان از روسيه دارد و اين كشور را به عدم درك واقعيت هاي اروپايي فعلي متهم مي كند.

  اما برخلاف انتظارات سران كشورهاي اروپاي غربي، روسیه موفق شده است تا حد زیادی خود را از بحران هایی که در دهه ی قبل با آن مواجه بود، رهایی داده و به گونه ای موفقیت آمیز بخش عمده ای از این دوران گذار را پشت سر بگذراند . مهم ترین دلیلی را که کارشناسان و صاحب نظران مدعی این دیدگاه همواره ارائه کرده اند رشد بالا  و تحولات اقتصادی مثبتی است که  روسیه در سال های اخیر بدان دست یافته است . رشدی که باعث شده است ارزش روبل در برابر دلار افزایش یابد و نرخ تورم را در اقتصاد روسیه تا حد زیادی کاهش بدهد . رشدی که از یک سو یک رفاه نسبی را برای جامعه ی روسیه به ارمغان آورده است و از سوی دیگر توانایی های این کشور را در نظام اقتصاد جهانی تا حد زیادی افزایش دهد و به یکی از هشت کشور مطرح صنعتی ( جی هشت ) جهان تبدیل نماید. یکی از مهم ترین  نمودها و پیامدهای رشد بالای  اقتصادی در این کشور را می توان در روی آوری مجدد این کشور به گسترش برنامه های نظامی این کشور در دهه ی اخیر مثال زد. مسئله ای که در سال های اخیر حالت ملموس تری را به خود گرفته و به یکی از بزرگترین سوژه های تبلیغاتی برای رسانه های غرب تبدیل شده و نگرانی هایی را برای کشورهای  اروپایی ، آمریکا و دسته ای از همسایگان این کشور به وجود آورده است.

آمارهاي به دست آمده طی چهار سال اخیر نشان مي دهد كه میزان بودجه ی نظامی روسیه سالانه به طور متوسط چیزی در حدود سی درصد افزایش يافته است . در سال جاری 2008 بودجه ی نظامی روس ها بیش از 800 میلیارد روبل ( معادل 32 میلیارد دلار ) برآورد شده بود و این میزان بودجه قرار است در سال آینده به بیش 900 میلیارد دلار ( معادل 36 میلیارد دلار ) افزایش یابد و در سال 2010 به 1/1 تریلیون روبل ( معادل 44 میلیارد دلار) افزایش  خواهد یافت . بنا برآخرین طرح مدرنیزاسیون ارتش روسیه که دردو سال  اخیر تدوین شده است ،  قراراست تا سال 2015 میلادی چیزی درحدود 200 میلیارد دلار صرف بازسازی و توسعه ی توان مندی های ارتش روسیه گردد که این مبلغ قرار است بیشتر برای مجهز کردن ارتش به تسلیحات فوق مدرن و فرآورده های موشکی و فضایی فوق پیشرفته اختصاص یابد.

یکی از مهمترین اقدامات روس ها در این راستا ، نوسازی موشک دوربرد آر. اس . ام . 54 درچند سال گذشته بود که این موشک  متعلق به دوران اتحاد جماهیر شوروی در سوم جولاي سال 2003 با موفقیت نوسازی شد و هم اکنون  با بردی معادل 7000 کیلومتر و با سرعتی به میزان 200 کیلومتر درهر دقیقه قادر است اهدافی را در اقصی نقاط جهان هدف قرار دهد . از دیگر اقدامات روس ها در این راستا می توان به برنامه های این کشور در استقرار نسل جدیدی از موشک های آر . اس .24 اشاره کرد که این موشک قاره پیمای فوق مدرن هم اکنون  توانمندی روس ها را درهدف قرار دادن اهداف نظامی دور دست به طرز چشمگیری افزایش داده است . جدیدترین برنامه ی موشکی روسیه در سال های اخیر به سال 2007 باز می گردد که در طی آن دو موشک روسی فوق مدرن به نام های سینوا و بولاوا با موفقیت آزمایش شدند ، موشک هایی که گفته می شود چیزی در حدود پنج هزار مایل برد دارند و قادرند هشت کلاهک هسته ای را با خود حمل کنند.

روس ها سوای ازبرنامه های موشکی ، توسعه ناوهای دریایی ، زیر دریایی ها ، هواپیماهای فوق مدرن و..... را  نیز هم اکنون در دستور کار خود قرار داده اند. چندی پیش روسیه مدل جدیدی از زیردریایی های استراتژیکی نسل چهارم خود را با موفقیت آزمایش و تولید کرد که  چند مدت دیگرارتش روسیه به آن مجهز خواهد شد. چندی پیش رسانه های خبری ، گزارشاتی را مبنی بر آزمایش نوع جدیدی از جنگنده بمب افکن های دور پرواز را که قادرند ساعت های طولانی را بدون وقفه ی فرود  پرواز نمایند ، منتشر کردند که  این جنگنده بمب افکن ها قابلیت  حمل کلاهک های هسته ای و سیستم های پیشرفته ی موشکی  را نیز دارا هستند که  هم اکنون نیروی هوایی روسیه  را قادر ساخته است که اقصی نقاط جهان را تحت پوشش هوایی خود قرار دهند و هر گونه اهداف مورد نظر را منهدم و نابود سازند.

باتوجه به اين پس منظر از قدرت نظامي روسيه  سئوال اساسي كه بايد پاسخ داده شود اين است كه آيا روسيه تغييرات جديد به وجود امده در اروپا را درك نكرده است يا اين كه كشورهاي غربي هنوز نتوانسته اند قدرت فزاينده روسها را كه به سرعت به يك ابرقدرت جديد مبدل مي گردد، درك نكرده اند و براي شان دشوار است كه خود را با چنين واقعيتي وفق دهند؟


September 7th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی